«اداره‌ غزه به‌دست فلسطینیان» تنها راه حل برای مناقشه‌ غزه است

در حالی که واشنگتن می‌کوشد با «طرح ۲۰ ماده‌ای» کنترل بازسازی غزه را به دست گیرد، و قاهره و آنکارا در نقش ضامنان آتش‌بس ظاهر شده‌اند، کارشناسان هشدار می‌دهند که حذف حماس و نادیده گرفتن تشکیلات خودگردان فلسطین تنها مسیر تازه‌ای برای تداوم بحران خواهد بود.

به گزارش تحریریه، در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵، نیوسُنگ (钮松)، پژوهشگر مؤسسه‌ مطالعات خاورمیانه‌ دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای و محقق مرکز مطالعات دینی و امنیت ملی چین، مقاله‌ای تحلیلی در روزنامه‌ هنگ‌کنگی وِن‌هویی‌بائو (文汇) منتشر کرد.

متن کامل مقاله به شرح زیر است:

با دستیابی اسرائیل و حماس به توافق مرحله‌ نخست آتش‌بس در غزه، دو طرف در زمینه‌ پایبندی و اجرای تعهدات خود رویکردی مثبت از خود نشان داده‌اند و در پیشبرد مفاد توافق فعالانه گام برمی‌دارند. در همین حال، میانجی‌گری‌های بین‌المللی برای حل‌وفصل دور جدید درگیری‌های فلسطین و اسرائیل نیز به‌تدریج به نوعی همگرایی و هماهنگی رسیده است. این تحولات نه‌تنها بر الگوی طولانی‌مدت تقابل میان اسرائیل و حماس تأثیر گذاشته، بلکه موجب شده جامعه‌ جهانی درباره‌ چشم‌انداز آینده‌ غزه بیش از پیش به تفکر و ارزیابی بپردازد.

بن‌بست «دو بازنده» میان اسرائیل و حماس

در طول بیش از دو سالی که از دور جدید درگیری‌های فلسطین و اسرائیل می‌گذرد، گرچه جامعه‌ جهانی در سطوح مختلف کوشیده است در این بحران مداخله کند، اما این تلاش‌ها غالباً «پر سروصدا ولی کم‌نتیجه» بوده‌اند. به‌ویژه سیاست‌های ناپایدار و جانبدارانه‌ آمریکا در خاورمیانه و حمایت بی‌چون‌وچرای آن از اسرائیل باعث شد عملیات نظامی اسرائیل علیه غزه پیوسته تشدید شود و اوضاع به شدت بحرانی گردد.

«اداره‌ غزه به‌دست فلسطینیان» تنها راه حل برای مناقشه‌ غزه است

در ۲۹ سپتامبر، کاخ سفید رسماً «طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ» را که هدف آن پایان دادن به درگیری غزه عنوان شده، منتشر کرد. هرچند این طرح همچنان بازتاب‌دهنده‌ تمایل آمریکا به تسلط بر روند آتش‌بس و بازسازی همه‌جانبه‌ پس از جنگ در غزه است، اما در مقایسه با طرح‌های تند و رادیکال پیشین مانند «تخلیه‌ کامل غزه» یا «اداره‌ مستقیم غزه»، این بار رنگ‌وبویی واقع‌گرایانه‌تر و با مشارکت بین‌المللی متنوع‌تری دارد.

بامداد ۱۰ اکتبر، اسرائیل اعلام کرد که با امضای توافق مرحله‌ نخست با حماس موافقت کرده است. شب ۱۳ اکتبر، رهبران چندین کشور و سازمان بین‌المللی در شهر ساحلی شرم‌الشیخ در کنار دریای سرخ در مصر گردهم آمدند تا درباره‌ اجرای مرحله‌ نخست آتش‌بس غزه گفت‌وگو کنند. سران مصر، آمریکا، قطر و ترکیه به‌عنوان چهار ضامن اصلی این توافق، سندی را امضا کردند و با موضعی آشکار بر حمایت خود از اجرای توافق آتش‌بس در غزه تأکید نمودند. از زمان مطرح شدن «طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ» تا برگزاری رسمی نشست شرم‌الشیخ کمتر از دو هفته گذشته است و اوضاع غزه نشانه‌هایی از حرکت به‌سوی آرامش و کاهش تنش را بروز می‌دهد.

«اداره‌ غزه به‌دست فلسطینیان» تنها راه حل برای مناقشه‌ غزه است

از زمانی که جنبش حماس در اوایل دهه‌ ۱۹۸۰ میلادی ظهور کرد، همواره بر موضع مبارزه با اسرائیل پای فشرده است. پس از آنکه در سپتامبر ۲۰۰۵، «آریل شارون» نخست‌وزیر وقت اسرائیل طرح خروج یک‌جانبه از غزه را به پایان رساند و در ژوئن ۲۰۰۷ حماس در نبرد داخلی با «فتح» کنترل واقعی غزه را به دست گرفت، مناقشه‌ فلسطین و اسرائیل تا حد زیادی به درگیری میان غزه تحت کنترل حماس و اسرائیل تبدیل شد. جنگ فلسطین و اسرائیل در اواخر سال ۲۰۰۸ تا اوایل ۲۰۰۹ نیز آغازی بود بر سلسله‌ای از درگیری‌های دوره‌ای و گسترده‌ نظامی میان دو طرف.

اما دور تازه‌ درگیری‌های فلسطین و اسرائیل که از سال ۲۰۲۳ آغاز شد، از جهات گوناگون با گذشته تفاوت دارد:

مدت زمان طولانی، تلفات انسانی سنگین و بحران شدید انسانی در غزه از ویژگی‌هایی است که در تاریخ طولانی تقابل دو طرف به‌ندرت مشاهده شده است.

رویداد روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در ذات خود تنها اقدامی مخاطره‌آمیز از سوی حماس بود، اما پیامدهای آن به‌طور بنیادی ساختار و الگوی درگیری فلسطین و اسرائیل را دگرگون کرد.

از منظر سیر تحولات، اسرائیل و حماس هر دو در وضعیت «نبردی با دو بازنده» قرار گرفته‌اند. اسرائیل اگرچه از نظر نظامی بر غزه برتری قاطع یافته، اما در عرصه‌ اخلاق و وجهه‌ بین‌المللی شکست خورده است؛ به‌گونه‌ای که کشورهای غربی متعددی یکی پس از دیگری دولت فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند. در سوی دیگر، توان نظامی حماس و متحدان منطقه‌ای آن به‌شدت آسیب دیده و جایگاه حماس به‌عنوان نیروی مسلط بر غزه به‌طور جدی متزلزل شده است.

اکنون، پس از گذشت دو سال از آغاز دور جدید درگیری‌ها، هم اسرائیل و هم حماس در وضعیتی گرفتارند که نه می‌توانند پیش روند و نه عقب‌نشینی کنند؛ هر دو نیز احساس فرسودگی شدید دارند. در چنین شرایطی، مذاکرات صلح فرصتی فراهم کرده است تا اسرائیل بتواند با نجات تمامی گروگان‌های زنده، اهداف اولیه‌ جنگ خود را محقق سازد، و حماس نیز بتواند با بازگشت کمک‌های بشردوستانه به غزه و عقب‌نشینی ارتش اسرائیل تا «خط عقب‌نشینی»، موقتاً وضعیت خود را بهبود بخشد.

«طرح ۲۰ ماده‌ای» و مین‌های پنهان در مسیر صلح

بزرگ‌ترین چالش در رقابت و چانه‌زنی‌های بعدی میان اسرائیل و فلسطینیان، در مرحله‌ دوم مذاکرات صلح، به دو موضوع اصلی بازمی‌گردد:
نخست، خروج کامل نیروهای اسرائیلی از نوار غزه؛ و دوم، خلع سلاح کامل حماس.

«طرح ۲۰ ماده‌ای» درباره‌ جایگاه حماس در غزه و روند غیرنظامی‌سازی آن پیش‌بینی‌هایی دارد، اما حوزه‌ انعطاف و مصالحه‌ حماس در این زمینه بسیار محدود است، و همین تضادها به احتمال زیاد به کانون شکل‌گیری درگیری‌های تازه بدل خواهند شد.

مین‌های پنهانی که در «طرح ۲۰ ماده‌ای» کاشته شده‌اند، تنها به این مسئله محدود نمی‌شوند. در مراحل بعدی، این طرح به‌طور حتم به مسئله‌ موجودیت حماس در غزه نیز خواهد پرداخت؛ یعنی حذف حماس از سازوکار اداره‌ غزه و خلع سلاح کامل آن.
چنین ترتیبی بازتابی است از ناخرسندی آمریکا و برخی کشورهای خاورمیانه از وجود حماس.

«اداره‌ غزه به‌دست فلسطینیان» تنها راه حل برای مناقشه‌ غزه است

اما نباید از یک واقعیت مهم غافل شد: حماس تنها یک نیروی نظامی نیست، بلکه یک ایدئولوژی است و از این‌رو به‌سادگی و به‌طور کامل قابل نابودی نیست.
از سوی دیگر، غزه برای مدت طولانی تحت حاکمیت انحصاری حماس بوده و تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) عملاً توان اداره‌ مؤثر این منطقه را ندارد.
در دوران پس از حماس، هرچند دخالت نیروهای بین‌المللی می‌تواند تا حدی خلأهای قدرت را پر کند و ثبات نسبی و اداره‌ حداقلی منطقه را حفظ نماید، اما در نهایت بازگشت به اصل “اداره‌ غزه به‌دست فلسطینیان” تنها مسیر درست است.

باید از شکل‌گیری نظام حکمرانی مستقل در غزه و تداوم طولانی آن جلوگیری کرد، زیرا چنین وضعی تنها به تشدید شکاف میان کرانه‌ باختری و نوار غزه خواهد انجامید.

در واقع، «طرح ۲۰ ماده‌ای» ترامپ عملاً راه‌حل «دو کشور» را نادیده گرفته است.
در این طرح، تشکیلات خودگردان فلسطین نیز از روند اداره‌ غزه پس از جنگ کنار گذاشته شده و از نقش رهبری در بازسازی منطقه محروم مانده است؛ مسئله‌ای که در بلندمدت به زیان روند تشکیل کشور مستقل فلسطین خواهد بود.
به همین دلیل بود که عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، پس از پایان نشست شرم‌الشیخ بیانیه‌ای صادر کرد و در آن بار دیگر بر حمایت خود از «راه‌حل دو کشور» تأکید نمود.

دشواری‌های «راه‌حل دو کشور»

در حال حاضر، اجرای راه‌حل «دو کشور» با موانع جدی روبه‌رو است.
فلسطین هنوز از عناصر اساسی یک دولت دارای حاکمیت بین‌المللی – مانند مرزهای شناخته‌شده، پایتخت رسمی و ارتش ملی – برخوردار نیست.
از سوی دیگر، ادغام سیاسی جناح‌های داخلی فلسطینی نیز فرایندی دشوار و زمان‌بر است.
به‌علاوه، آمریکا و اسرائیل با تضعیف مداوم مفهوم «دو کشور»، باعث شده‌اند که این راه‌حل در زمینه‌ تشکیل کشور فلسطین از حمایت مؤثر جامعه‌ بین‌المللی بی‌بهره بماند.

با وجود همه‌ این موانع، اگر هدف تضمین صلح پایدار در نوار غزه باشد، راهی جز مدیریت مؤثر اختلافات و ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی واقعی وجود ندارد.
تنها از این طریق می‌توان به ثبات درازمدت در غزه و منطقه‌ فلسطین دست یافت.

پایان/

۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33695

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 7 =